مدل ها و نظریه های روانشناسی در مورد پرخاشگری

هدف از تحقیق پایان نامه بررسی مدل ها و نظریه های روانشناسی در مورد پرخاشگری می باشد.

مدل دو مولفه ای زیلمن، تعامل هیجان (برانگیختگی) و شناخت را در شکل گیری رفتار پرخاشگرانه مورد توجه قرار می دهد. افکار می توانند ما را به ارزیابی وقایع هیجانی و برانگیزاننده هدایت کنند و بدین وسیله بر چگونگی عکس العمل ما در مورد آن وقایع تاثیر بگذارند. نتایج مطالعات زیلمن و سایر محققین نشان می دهند زمانی که افراد شدیدا برانگیخته هستند، توانایی آنان برای کسب اطلاعات پیچیده در مورد دیگران و درک علل و هدف کارهای آنان کاهش یافته و در نتیجه با دیگران به صورت تکانشی برخورد می کنند. خلاصه آنکه پرخاشگری شکلی از رفتارهای ضد اجتماعی است که تحت تاثیر فعل و انفعالات بین هیجان و شناخت قرار دارد. به عبارت دیگر تفکر بر روی احساس تاثیر می-گذارد و آنچه که فرد احساس می کند، بر روی طرز تفکر تاثیر می گذارد و این الگوی پیچیده افکار و هیجانات است که درجه پرخاشگری علیه دیگران را مشخص می کند (بارون  و بیرن ، ۱۹۹۴).

در طی دوره گذار از دوره کودکی به نوجوانی تغییرات مهمی در رفتار پرخاشگرانه ایجاد می شود. تغییر عمده و نگران کننده این است که پرخاشگری نوجوانان و جوانان معمولا به جراحت و در مواردی به مرگ منجر می شود. این تغییر تا حدی ناشی از افزایش قدرت جسمانی در دوره نوجوانی و بلوغ جنسی است. همچنین ممکن است به علت افزایش استفاده از انواع اسلحه در مواقع درگیری باشد. دومین تغییر این است که نوجوانان به هنگام درگیری به گروه های مخرب روی می آورند. سومین تغییر مربوط به این است که عده ای از نوجوانان سرانجام با یک چهره صاحب قدرت مانند معلم، مدیر مدرسه یا والدین درگیر می شوند و آن زمان میزان درگیری والدین- کودک افزایش می یابد. چهارم اینکه دوره نوجوانی با افزایش درگیری بین جنسی مشخص می شود. این درگیری بین جنسی در دوره کودکی (زمانی که کودکان آشنایی کمی با جنسیت شان دارند) کمتر مشاهده می شود (هنسی و گویرین، ۲۰۰۲؛ مترجم توزنده جانی، ۱۳۸۴).

اگرچه در جریان رشد، پرخاشگری تغییر می یابد و از موقعیتی به موقعیت دیگر دگرگون می شود، اما کودکان از لحاظ تداوم رفتارهای پرخاشگرانه در طول زمان با همدیگر تفاوت دارند. بسیاری از کودکانی که مبتلا به اختلالات شدیدی هستند در زندگی آینده خود نیز از آن خلاصی نمی یابند (نلسون و ایزرائیل، مترجم طوسی، ۱۳۷۱). برخی از مطالعات دیگر نشان داده است که ثبات پرخاشگری دخترها در طول زمان کمتر از پسران می باشد، اما در عین حال سایر مطالعات چنین چیزی نشان نداده اند. تخمین زده می شود ۳۰ درصد کودکان و نوجوانان دائما درگیر رفتارهای پرخطر بوده و ۳۵ درصد دیگر هر از گاهی درگیر چنین مسائلی می شوند (هنسی و گویرین، ۲۰۰۲؛ مترجم توزنده جانی، ۱۳۸۴).

فهرست مطالب

تعریف نظری نظریه های پرخاشگری

تعریف عملیاتی نظریه های پرخاشگری

۲-۶-پرخاشگری    4
۲-۶-۱-تعریف پرخاشگری    7
۲-۶-۲-انواع پرخاشگری    7
۲-۶-۲-۱نظریه های پرخاشگری    9
۲-۶-۲-۱-۱-نظریه فردیت زدایی پرخاشگری زیمباردو    9
۲-۶-۲-۱-۲-نظریه انسانیت زدایی- پرخاشگری فشباخ    10
۲-۶-۲-۱-۳-نظریه انتقال برانگیختگی    10
۲-۶-۲-۱-۴-نظریه درونگرایی- برونگرایی آیزنک    11
۲-۶-۲-۱-۵-مدل شرمساری- پرخاشگری تانگنی    11
۲-۶-۲-۱-۶-مدل پرخاشگری- پرخاشگری    12
۲-۶-۲-۱-۷-رفتار پرخاشگرانه در مراحل رشد کودکی و نوجوانی    12
۲-۶-۳-عوامل خطر ساز پرخاشگری    14
۲-۶-۳-۱-عوامل خطرساز موثر در پرخاشگری از جانب کودک    15
۲-۶-۴-عوامل خطرساز موثر در پرخاشگری از جانب والدین    16
۲-۶-۴-۱-اسنادهای نادرست والدین به عنوان عامل خطر ساز پرخاشگری    16
۲-۶-۴-۲-ویژگی های فردی والدین به عنوان عامل خطرساز در پرخاشگری    17
۲-۶-۵-روابط پدر – مادر به عنوان عامل خطر ساز در پرخاشگری    19
۲-۶-۵-۱-تعامل والدین- کودک به عنوان عامل خطرساز در پرخاشگری    20
۲-۶-۵-۲-سایر تعاملات اجتماعی والدین به عنوان عامل خطرساز در پرخاشگری    22
۲-۶-۶-مداخلات در زمینه پرخاشگری    23
۲-۶-۶-۱-روان تحلیلگری    24
۲-۶-۶-۲-رویکرد عقلانی-عاطفی-رفتاری    25
۲-۶-۶-۳-رویکرد شناختی-رفتاری    26
۲-۶-۶-۴-دیدگاه یادگیری اجتماعی    28
پیشینه پژوهشی    29

منابع و مآخذ
منابع فارسی    
منابع انگلیسی