دانلود تحقیق مبانی و تفاوتها در فقه زنان 22 ص
دانلود مبانی و تفاوتها در فقه زنان 22 ص تحقیق مبانی و تفاوتها در فقه زنان 22 ص مقاله مبانی و تفاوتها در فقه زنان 22 ص مبانی و تفاوتها در فقه زنان 22 ص
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 22 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 22 صفحه
مبانی و تفاوتها در فقه زنان فریبا علاسوند تناسب بین حق و تكلیف وقتی درباره نظام حق و نظام تكلیف بحث میشود، مراد از حق، حق واجب است؛ یعنی هر انسانی حقوقی دارد كه عقل و شرع او را برای پیگیری و استیفای آنها محق میدانند؛ به گونهای كه اگر «من علیه الحق» كوتاهی كند، امكان اقامه دعوی برای شخص بوده و میتواند با استفاده از مجاری قانونی، حق خود را بستاند.
در برابر این حق نیز تكالیف الزامی وجود دارند كه هر انسانی ملزم به رعایت آنها است.
واضح است كه هر تكلیفی، مبتنی بر توانایی انجام آن است و عقل و شرع، درباره محال بودن تكلیف غیرمقدور، با یكدیگر موافقند.
مهم این است كه دایره توانایی هر انسانی، گستردهتر از دایره تكالیف الزامی برعهده او است.
از این رو، در این بحث، دو محور را میتوان دنبال كرد: • اول آن كه بین حقوق و تكالیف موجود، تناسب لازم باشد.
• دوم آن كه برای انسانی كه دایره تواناییاشگسترده تر از دایره تكالیف الزامی او است نیز فكری بشود.
محور اول رعایت تناسب بین حقوق و تكالیف این مطلب، در قرآن كریم، به عنوان یك اصل كلی، بارها تكرار شده است و درباره زنان، گویاترین آیات، آیه كریمه ذیل است: ولهن مثل الّذی علیهن بالمعروف[1] بقره، آیه 228(البته بعضی از علما این آیه را ناظر به تساوی در حقوق و مزایای انسانی بین زن و مرد میدانند.
«المرأْ و كرامتها فی القرآن» از آیت الله معرفت.
) برای زنان، همان اندازه كه تكلیف برعهده آنان است، حقوقی هست.
«لَهُنَّ» یعنی آن چه به نفع زنان است.
تعبیر «لَهُ» در این جا به معنای حق است همان گونه كه «علیهن» به آن چه برای زنان، لازم الرعایه است، یعنی تكالیف، ترجمه میشود.
تأكید قرآن بر این نكته است كه تكالیف و حقوق زن، مثل یكدیگرند؛ یعنی آن قدر با یكدیگر تناسب دارند كه مانند هم به حساب میآیند؛ اما در واگذاری حقوق و تكالیف و تناسب بین آنها رعایت معروف شده است.
علامه طباطبائی، معروف را به آن چه متناسب با قواعد دینی، اصول عقلانی و زیباییهای عرفی است، ترجمه كردهاند.
به بیان دیگر، اگر كسی در منظومه حق و تكلیف زنان، به عنوان پیكرهای واحد و نظاممند بنگرد، آنها را مقتضای خرد میشمرد، در عین آن كه عرف اصیل زمانه را نیز منطبق و هماهنگ با آنها خواهد یافت؛ یعنی این منظومه، به گونهای پیریزی شده كه تطورات و تغییرات فرهنگها، آداب و.
.
.
در هر شرایطی میتوانند خود را با آنها هماهنگ سازند و برنامهای بهتر و جامعتر از آن نخواهند یافت كه همان نیازها را این گونه پاسخ دهد و استعدادها را به بار بنشاند.
[2] البته امروز بسیاری از عرفها تحت تأثیر خواستههای غیرانسانی قدرتهای بزرگ و به كمك نظام های رسانهای پیش رفته ساخته میشوند و یا جهت عوض میكنند.
بنابر این، ما عرف را مقید به قید اصیل كردهایم تا شامل عادات و برنامههایی شود كه در یك سیر طبیعی به وجود میآیند و در گذر زمان، تغییراتی را میپذیرند.
از سوی دیگر، تكالیفی كه بر عهده زن است، در وهله نخست، تكالیفی هستند كه به عنوان یك انسان، بر عهده او است؛ یعنی تكالیفی كه در آنها بین او و مرد تفاوتی نیست، مجموعه وظایفی كه در برابر خدا، خود، مردم و طبیعت پیرامون خویش دارد.
منابع د
قوانین ارسال دیدگاه در سایت