تحقیق شیوه های فرزند پروری
تحقیق شیوه های فرزند پروری
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 34 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 35 |
خانواده سمبل امنیت و آرامش
در قسمت قبل به مطالب سركوب نیازهای دوران كودكی ، حمایت های افراطی و احساس امنیت و مشاجرات والدین پرداخته شد . اینك در ادامه می خوانیم …
بسیاری از افراد در جامعه ما تربیت فرزند را وظیفه مادر می دانند. گویا این تنها مادر است كه باید خانه داری كند ، وسایل راحتی افراد خانواده را فراهم كند و در برخی موارد حتی بیرون از منزل مشغول به كار باشد و پدر با یك یا دو شیفته كار كردن ، منزل را محل استراحت خود تلقی كرده و می انگارد ورود به منزل به معنای رزرو یك اتاق در هتل است . در این گونه موارد كدبانوی خانه است كه با وجود كار و مشغله فراوان مجبور است فشار بی امانی را تحمل كند . این گونه روابط ( كه این روزها در بسیاری از خانواده ها مرسوم شده است ) از دو جهت به تربیت صحیح و اصولی فرزندان لطمه وارد می كند . اول این كه كودك هیچ یك از والدین را به اندازه كافی نمی بیند و محبت لازمه را دریافت نمی كند و در نتیجه ی این كمبود محبت ، در بزرگسالی دچار عقده های روانی شده و نمی تواند محبت خود را به دیگران ابراز دارد . ثانیاً مادر در اثر تحمل فشارهای بی امان زندگی ممكن است شكیبایی خود را از دست داده و در برابر شیطنت های كودكان حركات نادرستی از خود بروز دهد ؛ حتی بازی بچه ها را با فریادهای رعدگونه بر هم زده و با تمام این رفتارها ، تنها پرخاشگری را به كودكان خود بیاموزد . ( علاوه بر این كودك ، رفتارهای پدر را الگو قرار داده و در بزرگسالی برای زن و فرزند احترامی قائل نخواهد شد . در نظر او جنس مؤنث تنها برای ایجاد رفاه حال مذكران آفریده شده ، همانطور كه مادرش بود ) از تمام اینها گذشته ، شاید بتوان از كمی ساعات حضور پدر در منزل در دوران كودكی چشم پوشی كرد ؛ اما وقتی فرزند به سن نوجوانی رسید دیگر حضور مادر كافی نیست . در این بُرهه ، احتیاج عاطفی به حضور پدر كاملاً مشهود است . البته واكنش دختران و پسران به عدم حضور پدر متفاوت است . دختران در سن بلوغ به جنس مخالف گرایش پیدا می كنند . آنها چون نیاز به محبت پدرانه را در خانه دریافت نكرده اند ، سعی می كنند چنین محبتی را بیرون از منزل به دست آورند . پسران نیز ممكن است الگوهای نادرستی را برای خود ملاك رفتار مردانه قرار داده و رفتارهای ناسازگارانه ای از خود بروز دهند . فردی كه از كودكی مورد بی مهری والدین و اطرافیان قرار گیرد الگویی برای ابراز محبت به دیگران را نمی آموزد و نمی تواند عواطف و احساسات خود را به دیگران منتقل كند . حال پسركی را در نظر بگیرید كه در محیط منزل به هر شكلی از عواطف و احساسات پدر محروم است ( پدر حضور فیزیكی و یا عاطفی كمتری در منزل دارد ) . او برای جلب محبت دیگران خصوصاً پدر دست به هر كاری می زند و چون می بیند تنها هنگامی كه مرتكب كار خطایی می شود مورد توجه قرار می گیرد ، پس شروع می كند به واكنش های منفی ، لجاجت ، پرخاشگری ، بد دهنی و در نوجوانی بزهكاری . این ناسازگاری ها زمانی به اوج خود می رسد كه نوجوان اسیر باندهای بزهكارانه شده و با اندكی محبت از طرف آنها ، جذب شخصیت دروغینشان شده، كم كم از پرخاشگری كلامی به قتل ، دزدی ، اعتیاد و دیگر مفاسد اجتماعی كشیده می شود . زیرا انحرافات اخلاقی مثل دایره ای ، تسلسل وار هستند . دزدی به دنبال نیاز ، گاه نیاز در اثر احتیاج به پول برای تهیه مواد مخدر ، اعتیاد در اثر دوستی با دوستان ناباب و….
قوانین ارسال دیدگاه در سایت