مارکتینگ پروژه 20 | مرجع فایل های دانلودی - پروژه آماده - پروژه دانشجویی - پاورپوینت آماده
0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

مبانی نظری و پیشینه پژوهش جنسیت و تفاوت های جنسیتی مرد و زن (فصل دوم)

مبانی نظری و پیشینه پژوهش جنسیت و تفاوت های جنسیتی مرد و زن (فصل دوم)

مبانی نظری و پیشینه پژوهش جنسیت و تفاوت های جنسیتی مرد و زن در ۵۴ صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

مشخصات فایل

تعداد صفحات ۵۴
حجم ۰ کیلوبایت
فرمت فایل اصلی doc
دسته بندی پیشینه متغیر های روانشناسی

توضیحات کامل

.

مبانی نظری و پیشینه پژوهش جنسیت و تفاوت های جنسیتی مرد و زن در ۵۴ صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc




توضیحات ابتدایی فایل:

 

تعداد صفحات: ۵۴ صفحه (۴۹ صفحه متن و ۵ صفحه منابع)

فرمت فایل: ورد قابل ویرایش و با فرمت  doc (آماده جهت پرینت)

نوع تایپ متن: کاملا استاندارد همچنین دارای پیشینه تحقیقاتی داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و بعضا متغیرهای مشابه می باشد.

کیفیت منابع: منابع کاملا جدید هستند:: منابع (شامل ۲۰۱۲) 

منابع درون متنی و پایانی: دارد

 

قابل استفاده برای مقاطع: کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری رشته های روانشناسی، علوم تربیتی و مدیریت و سایر رشته های مرتبط

 

 

بخشی از متن:

 

مقدمه

تفاوت در نقش های جنسیتی یکی از مهمترین زمینه های تجربه زیسته در بین مردان و زنان است که در سرتاسر جوامع و فرهنگ ها وجود دارد و تقسیم نقش های جنسیتی از دوران کودکی و در مرحله جامعه پذیری آغاز و در همه عرصه های زندگی نمود می یابد. در یک تعریف کلی نقش های جنسیتی به انتظارات رفتاری که از دو جنس در موقعیت های گوناگون و براساس هنجارهای جامعه انتظار می رود اطلاق می شود (لیندسی، ۲۰۱۱).

در این راستا گلدبرگ و همکاران (۲۰۱۲) در بررسی تحولات نقش های جنسیتی در بین دانشجویان دریافتند که نگرش به نقش های اقتصادی و خانوادگی تغییر یافته و در بین دانشجویان دختر اشتغال مادران نقش موثری در تحولات نگریسته آنها نسبت به نقش های سنتی داشته است.



. Lindsey

. Goldberg


 نظریه های مرتبط با جنسیت

بردال (۱۹۹۶) نظریه های موجود در زمینه ی رفتار مرتبط با جنسیت را در سه رویکرد و شش مدل مورد بررسی قرار داده است. نظریه های روان شناسی جنسیت معمولاً بر کنش صفات و خصوصیات فردی در توجیه و توضیح رفتار تأکید می کردند. ولی اخیراً توجه زیادی به نقش موقعیت و بافت شده است. می توان نظریه های موجود در این زمینه را به رویکرد تقسیم کرد:

۱– رویکرد  صفات

۲– رویکرد انتظارات

۳– رویکرد بین فرهنگی

در رویکرد صفات فرض بر آن است که خوصوصیات فردی و ویژگی های درونی تعیین کننده ی رفتار است. در رویکرد انتظارات تصور می شود که ویژگی های جمعیت شناسی برحسته و چشمگیر، انتظارات رفتاری را شکل می دهند و این انتظارات، رفتار درون گروهی را هدایت می کند. رویکرد بین فرهنگی عناصر رویکردهای صفات و انتظارات را ترکیب می کند، با این تصور که افراد از پیشینه های فرهنگی مختلف یا از مقام و منزلت اجتماعی متفاوت، به طور نظام مندی در معرض انتظارات و تجربیات متفاوتی در طول عمرشان قار گرفته اند و در نتیجه خصلت ها و صفات اکتسابی متفاوت و جایگاه و مقام های اجتماعی مختلفی دربافت یک گروه دارند و براساس تعامل این خصلت ها در یک بافت فرهنگی خاص رفتار می کنند. نظریه هایی که بر پایه ی این رویکرد های مختلف هستند، پیش بینی های متفاوتی در مورد رفتار زنان و مردان در موقعیت های مختلف اجتماعی، خانوادگی، شغلی و غیره خواهند داشت. از رویکرد های فوق ۶ مدل در مورد رابطه جنسیت و رفتار به وجود آمده که هر یک پیش بینی کننده ی رفتار زنان و مردان در موقعیت های مختلف است.

۱– مدل همانندی جنسی (بدون تفاوت جنسی): طبق این مدل، بروز رفتار های مختلف از زنان و مردان تابع جنسیت آن ها نیست، بلکه تابع تفاوت های فردی آن ها مثل توانایی، نقش کاری، انگیزه و غیره است و صفات و خصلت ها در این مدل مستقل و مجزا از جنس در نظر گرفته می شود (بردال، ۱۹۹۶).

۲– مدل تفاوت های جنس کلیشه ای، نظریه هایی که بر تفاوت های جنسی در رفتار ( چه در صورت ذاتی و چه اکتسابی) تأکید دارند، در طول تاریخ روان شناسی همیشه رایج بود ه اند و معمولاً تفاوت های سازگار و متناسب با عقاید فرهنگی را به عنوان یک اصل می پذیرند. مثلاً نظریه های زیستی –  اجتماعی بر این عقیده اند که تفاوت های جنسی در رفتار نتیجه ی تفاوت جنس بیولوژیکی هستند که از رفتار جفت گیری که بقاء گونه ها را در طول تکامل بهینه می سازد، نشأت می گیرد. نظریه روانکاوی فروید نیز بر این اصل است که تفاوت های جنسی ناشی از تجارب دوران کودکی است که این تجارب با جنس بیولوژیکی تعیین می شود و نتیجه ی آن خصلت های فردی متفاوتی  است که در هر دو جنس شکل می گیرد (عریضی، بهادران و فاتحی زاده، ۱۳۸۶).

نظریه جدید روانکاوی چارچوبی عمومی برای مطالعه ی تفاوت های جنسی است . برای نمونه گلیگان (۱۹۸۲) چادورو (۱۹۷۴) که از درمانگران نظریه ی روابط شیء است، معتقد است که پسران و دختران تصورات متفاوتی از خود دارند، اما نمی توانند خود را با شباهت و وابستگی به مادرشان توصیف کنند، از آن جایی که پدرشان غیر قابل دسترسی است، بنابراین پسران در حالی رشد می کنند که نمی توانند عمیقاً با دیگران رابطه برقرار کنند و به آن ها وابستگی پیدا کنند و خود پنداره ای دارند که با استقلال، تمایز، رقابت جویی و جاه طلبی تعریف شده و آن ها را برای کار در بیرون از خانه آماده می کند. دختران خود را با شباهت به مادرشان توصیف می کنند و ارتباط نسبتاً مداومی را با او تجربه می کنند، بنابراین ظرفیت و قابلیت بالایی برای وابسته بودن دارند و خود پنداره ای دارند که همواره با وابستگی و ارتباط شکل گرفته و تعریف شده و آن ها را برای مادر شدن آماده می کند.

۳–مدل طرحواره جنسیتی: نظریه ی طرحواره ی جنسیتی بم (۱۹۸۷) از نظریه ی آندروژونی او نشأت می گیرد. افرادی که به خود در صفات زنانگی نمره بالاو در صفات مردانگی نمره پایین می دهند، «زن» و افرادی که به خود در صفات مردانگی نمره بالا و در صفات زنانگی نمره  پایین می دهند «  مرد » و کسانی که به خود در هر دو صفت به خود نمره پایین می دهند « نامتمایز » تلقی می شوند (عریضی و دیگران، ۱۳۸۶). فرد دو جنسیتی شخصی است که هم ویژگی های روان شناختی مردانه دارد و هم ویژگی های روان شناختی زنانه. در این مدل عقیده بر این است که به جای این که مردانگی و زنانگی در دو سوی مقیاس واحدی باشند، دو بعد جداگانه هستند که یکی از آنها از زن نبودن تا خیلی زن بودن و دیگری از مرد بودن تا خیلی مرد بودن ادامه می یابد. این حالت ،دو جنسیتی بودن افراد را امکان پذیر می سازد. افراد دو جنسیتی احتمالاً در انواع وسیع تری از موقعیت ها بهتر از افرادی که رفتار های وابسته به جنسیت دارند عمل می کنند. آنان به دلیل انعطاف پذیری از مزیت برخوردارند (هاید، ترجمه خمسه، ۱۳۷۷).

 

نتایج پژوهش های اخیر ضمن تأیید دیدگاه بم، نشان داده اند که افراد دو جنسیتی عزت نفس بالاتری دارند و در بین همسالانشان از محبوبیت بیشتری برخوردارند (میجر، کارینول و دوکس، ۱۹۸۱؛ ماساد، ۱۹۸۱؛ اسپنس، ۱۹۸۱؛ به نقل از نجاریان و خدارحیمی، ۱۳۷۷).

۴–مدل نقش جایگاهی (موقعیتی): نظریه های مارکسیستی و نظریه سوسیالیستی فمنیستی استیلای مردان در مجموع مدل نقش های جایگاهی را شکل می دهند. انگلس (۱۹۷۸)، منشاء پیدایش برتری و استیلای مردان را در حوزه های کاری زنان و مردان که نسبتاً مجزا و مکمل هم بودند پیدا کرد که این منشاء دستیابی به اموال شخصی مردان برای اولین بار میسر ساخت و مردان و زنان را از هم جدا ساخته و آن ها را به ترتیب به حاکمان اولیه و طبقات ستمدیده تقسیم کرد . به این صورت که پس از این که داشتن اموال شخص رایج شد ، قدرت و اعتبار و وجه اجتماعی و ارزش ، به دستیابی و مالکیت منابع مادی وابسته بود و مردان دسترسی بیشتری به این منابع داشتند و از آن ها در جهت افزایش قدرت خود استفاده می کردند.

زنان به نقش های کاری در خانه محدود شده و به تدریج از ارزش نقش های اجتماعی و کاری آنان کاسته شد و حتی خود زنان نیز تحقییر شدند (عریضی و همکاران، ۱۳۸۶). مارکسیست ها و فمینیست سوسیالیست های مدرن معتقدند که کاری که زنان معمولاً بیرون از خانه پیدا می کردند، بازتابی از نقش های خدمتکاری آن ها بوده است. مثل منشی گری، پرستاری، مهمانداری و معلمی کلاس های ابتدایی که در تمامی این کارها  زنان به بچه ها یا افراد بالادستی که مرد بودند کمک و از آن ها مراقبت می کردند (عریضی و همکاران، ۱۳۸۶). طبق نظر گاتک و موراش (۱۹۸۲)، نیز در هر حیطه کاری، چه به صورت عمومی و چه به صورت خصوصی، زنان در نقش هایی که ارزش کمتری دارند و کمتر حمایت می شوند و مردان در نقش های نفوذی تر و نقش هایی که از مظر کاری ارزشمند هستند و نقش های مدیریتی قرار داده می شوند. آنان این پدیده را «سرایت نقش جنسی» نامیدند.

۵– مدل تعامل رفتار و جنسیت: نظریه نقش های اجتماعی ایگلی (۱۹۸۷ ) و مدل تعاملی رفتار وابسته و جنسیت (دوکس و میجر، ۱۹۸۷)، بر نقش انتظارات رفتاری مردم در تأثیر بر رفتار خود و دیگران تأکید داشتند. این نظریه ها در این باورند که جنس به خودی خود تعیین نمی کند که فرد قادر به انجام یا بروز چه نوع رفتار هایی است و جنس یک فرد خاص تعیین کننده انتظاراتی است که هم خود فرد و هم دیگران از رفتار او دارند (وین ولیدن، ۱۹۵۵؛ ویگینز، ۱۹۷۹؛ بولینو و ترندلی، ۱۹۹۹). این ا نتظارات با استنباط در مورد قابلیت و کفایت بر پایه مقام و جایگاه شکل نمی گیرد، بلکه با نقش های جنسیتی اجتماعی متفاوت شکل می گیرد که رفتار شخصی مردان و رفتار گروهی زنان را می طلبد. بنابراین جنس به صورت کلیشه ای بر رفتار تأثیر می گذارد. تا به حدی که انتظارات مشاهده گر و فرد خاص هماهنگ با هم و براساس طرحواره ی جنسیتی است. معمولاً انتظار این نظریه ها آن است که در راستای تصورات کلیشه ای از جنس، جنس و جایگاه و مقام و پیدایش رهبری در آغاز تشکیل گروه های کاری که باهم ناآشنا هستند و از دو جنس مخالفند، تأثیر بگذارد و به رهبری کاری مردان و رهبریت اجتماعی زنان منجر شود (ایگلی و کاراو، ۱۹۹۱). به ویژه زنان در گروه هایی آسیب پذیر و حساس هستند که همان تصورات کلیشه ای که در مورد رفتار آنان می شود را دارا باشند. لیکن به تدریج که اعضای گروه کاری کم کم با هم آشنا می شوند، تفاوت های فردی در توانایی ها و شخصیت اعضاء که مستقل از جنس است جایگاه و مقام و نقش های آنها را در گروه تعیین می کند (عریضی و دیگران، ۱۳۸۶).

مدل تعامل نشان می دهد که زنان ناگزیر به انجام رفتار های  خاصی هستند تا مقبول باشند و در صورتی که رفتار هایی از قبیل رفتار تحکم آمیز یا خود ابراز را انجام دهند از مقبولیت آنها کاسته می شود. درک این موضوع نشان می دهد که همرنگی و متابعت نه در ذات جنسیت بلکه به دلیل انتظاراتی است که در جامعه از زنان وجود دارد. این مدل به عامل انتظار جامعه از رفتار های مقبول زنان تأکید می کند که با آموزش قابل تغییر است  (عریضی و دیگران، ۱۳۸۶).

۶ – مدل جنسیت به مثابه فرهنگ : نظریه جنسیت به مثابه فرهنگ، به جای اینکه تفاوت های جنسی را به عنوان تفاوت های شخصیتی افراد در نظر بگیرد، پیشنهاد می کند که به تفاوت های جنسی به دید تفاوت های فرهنگی نگاه کنیم. این نظریه معتقد است که در شخصیت و رفتار اجتماعی برخی تفاوت های جنسی ثابت وجود دارد. این تفاوت ها به طور نظام مندی از دست یابی متفاوت به نقش های رفتاری بر اساس جنس نشأت می گیرد که مربوط به تفاوت های جنسی از نظر قدرت اقتصادی و اجتماعی است. تفاوت های جایگاهی و موقعیتی به نفوذ و تفاوت های شخصیتی مابین دو جنس در گروه تبدیل می شود. این رویکرد نسبت به رویکرد صفات، تنوع رفتاری و شخصیتی را در محدوده جنسیت فراهم می کند و تیپ سازی بیشتری را برای مردان و زنان ایجاد کرده و فضایی را برای سایر تأثیرات جایگاهی و فرهنگی بر تجربه و رفتار مثل نژاد و طبقه اجتماعی فراهم می کند. این مدل بیان کننده فردی تر بودن فرهنگ مردان نسبت به خرده فرهنگ زنان است که بیشتر جمعی است. به هر حال زنان باید در هر دو فرهنگ فعالیت کنند، بنابراین قادرند که هم به شیوه شخصی و هم جمعی و گروهی رفتار کنند. از طرف دیگر مردان تنها ، یا حداقل در ابتدا، باید در فرهنگ فردی عمل کنند و توانایی شان برای فعالیت در فرهنگ جمعی با هنجار های جمعی و گروهی محدود است. یعنی زنان بسته به موقعیت گاه از رفتار اختصاصی خود که جمع گرایی است استفاده می کنند و گاه از رفتارهای فردگرا (بردال ،۱۹۹۶).

 


ویژگی های متمایز کننده این محصول نسبت به محصولات مشابه!!!

 
منابع جدید داخلی و خارجی
تمامی منابع ذکر شده در متن در پایان فایل آمده است!!!
منابع درون متنی و منابع پایانی کاملا به شیوه APA نوشته شده اند که مورد تایید تمام دانشگاه های ایران (سراسری و آزاد) می باشد
مشخص بودن تعداد صفحات متن و تعداد صفحات منابع!!!
پشتیبانی تخصصی  (در صورت وجود هر گونه سوال، راهنمایی یا مشکل احتمالی در مورد فایل مورد نظر)

 

 

پشتیبانی ۰۹۱۹۱۸۰۹۸۳۴  (لطفا فقط پیامک یا تلگرام).

نحوه دانلود: بلافاصله پس از پرداخت آنلاین قادر به دانلود فایل خواهید بود و همچنین یک نسخه از “لینک دانلود” نیز برای شما ایمیل می شود.

 

توجه ؟

وبسایتی که هم اکنون در آن قرار دارید زیر مجموعه سایت آفمَس به نشانی (ofmas.ir) می باشد و شما را به فروشگاه فایل آفمَس برای خرید انتقال می دهد. فروشگاه آفمَس دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت، معدن و تجارت می باشد که در صفحه اصلی این سایت قابل مشاهده است.


توضیحات بیشتر و دانلود



صدور پیش فاکتور، پرداخت آنلاین و دانلود

محمد

من نویسنده این سایت هستم و خوشحالم که در کنار مدیریت سایت میتوانم هر روز تجربیات خودم رو افزایش دهم تا به ارائه خدمات بهتری بپردازم.

مطالب زیر را حتما بخوانید:

قوانین ارسال دیدگاه در سایت

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.


Warning: _() expects exactly 1 parameter, 2 given in /home/mpir1/public_html/wp-content/themes/Sigma/comments.php on line 19

لینک کوتاه: