مولفه ها و مدلهای مدیریت دانش و منشا و چگونگی شکلگیری آن
مولفه ها و مدلهای مدیریت دانش و منشا و چگونگی شکلگیری آن
هدف از این پایان نامه بررسی مولفه ها و مدلهای مدیریت دانش و منشا و چگونگی شکلگیری آن می باشد
مشخصات فایل
تعداد صفحات | ۶۴ |
حجم | ۰ کیلوبایت |
فرمت فایل اصلی | doc |
دسته بندی | مدیریت |
توضیحات کامل
دانلود پروژه رشته مدیریت
مولفه ها و مدلهای مدیریت دانش و منشا و چگونگی شکلگیری آن
مقدمه
در سالهای اخیر، سازمانها و شرکتهای مختلف، پیوستن به روند دانش را آغاز کردهاند و مفاهیم جدیدی چون کاردانشی ، دانشکار ، مدیریت دانش ، و سازمانهای دانشی ، خبر از شدت یافتن این روند میدهند. پیتر دراکر، با بهکارگیری این واژگان خبر از ایجاد نوع جدیدی از سازمانها میدهد که در آنها به جای قدرت بازو قدرت ذهن حاکمیت دارد. براساس این نظریه در آینده جوامعی میتوانند انتظار توسعه و پیشرفت داشته باشند که از دانش بیشتری برخوردار باشند. به این ترتیب برخورداری از منابع طبیعی نمیتواند به اندازه دانش مهم باشد. سازمان دانشی به توانمندیهایی دست مییابد که قادر است از نیروی اندک قدرتی عظیم بسازد (الوانی، ۱۳۸۰ ۲۸۳).
اینگونه سازمانها با چالشهای نوینی روبرو هستند. امروزه شرایط و فضای رقابتی سازمانها بیش از پیش پیچیده و متغیر شده است. این فضا بهسرعت در حال تغییر است بهگونهای که برای بیشتر سازمانها این سرعت به مراتب بیش از سرعت پاسخگویی و توان تطبیق آنهاست. تغییرات مستمر دانش نیز وضعیت عدم تعادل جدیدی برای سازمانها بهوجود آورده است. جریان بیپایان دانش، بازارها را در حالت تغییر مداوم قرار داده که این امر سازمانها را ملزم به تغییرات مستمر میکند (مشبکی و زارعی، ۱۳۸۲، 92).
مهمترین نقشی که میتوان به مدیریت دانش نسبت داد این است که آن را بهعنوان یک متدولوژی تغییر در نظر بگیرند. مدیریت دانش از یک طرف با جذب دانشهای جدید به درون سیستم و از طرفی دیگر با اداره مؤثر آن دانشها میتواند مهمترین عامل تغییر یک سازمان باشد .(Hales, 2001) دانـش بهواسـطه نزدیکی به تصمیمها و اقدامات سازمانی به مراتب بیش از دادهها و اطلاعات میتواند باعث بهبود عملکرد شده و در نتیجه کیفیت خدمات سازمانها را بطور عام و سازمانهای دولتی را به طور خاص بهبود بخشد (Hales & Kalucy, 2002:2).
۲-۲-۲) تعاریف مفهـوم داده، اطلاعات، دانش
۲-۲-۲-۱) مفهـوم داده: دادهها اولین سطح مدیریت دانش را تشکیل میدهند و عبارتاند از ارقام، اعداد، نمودارها و نظایر اینها که به خودی خود تولید معنی نمیکنند (Barney, 1991: 100).
در واقع میتوان گفت که دادهها، رشته واقعیتهای عینی و مجرد در مورد رویدادها هستند. بهعنوان مثال، زمانی که فردی به یک سازمان مراجعه و در ازای پرداخت مبالغی پول، خدمات یا کالاهایی را دریافت میکند، معاملهای اتفاق افتاده که میتوان آن را بهعنوان «داده» توصیف نمود. چنین واقعیتهایی هرگز روشن نمیکنند که آیا این سازمان به خوبی اداره میشود یا خیر، زیرا این دادهها به تنهایی معنیدار و هدفدار نیستند.
سازمانهای نوین، معمولاً دادهها را در یک سیستم فناوری ذخیره میکنند. این دادهها توسط واحدهایی نظیر واحد مالی، حسابداری و بازاریابی به سیستم تزریق میشوند. پاسخگویی به نیاز مدیریت و دیگر بخشهای سازمان به داده ها تاکنون برعهده واحدهای مرکزی اطلاعات سازمان بوده است، سازمانها و شرکتهای مختلف، مدیریت دادهها را از نظر کمی برحسب ظرفیت، سرعت و هزینه ارزیابی میکنند، چه هزینههایی برای بازخوانی یک واحد داده به مصرف میرسد؟ با چه سرعتی میتوانیم داده را به سیستم منتقل کنیم؟ گنجایش سیستم چقدر است؟ وقتی نیاز به دادهها داریم آیا به موقع در اختیارمان قرار میگیرند؟ آیا نیازهای ما را تأمین میکنند؟
همه سازمانها به انواع دادهها احتیاج دارند. نگهداری سوابق و بایگانی، نقطه کانونی فرهنگ داده به شمار میرود و مدیریت مؤثر دادهها در موفقیت آنها نقش بسزایی دارد.
بعضی از سازمانها به اشتباه فکر میکنند دادههای بیشتر نسبت به دادههای کمتر از حالت مطلوبتری برخوردارند و با استفاده از آنها میتوانند تصمیمات بهتری را اتخاذ کنند. این وضعیت به دو دلیل نادرست است: اول اینکه دادههای زیاد، کار تشخیص دادههای لازم و درک آنها را دشوار میکند. دلیل اساسیتر اینکه دادههای فاقد معنی قابل استفادهاند. یعنی تنها بخشی از واقعیت را نشان داده و از هر نوع قضاوت، تفسیر و مبنای قابل اتکا برای اقدام مناسب، تهی هستند. دادهها را میتوان مواد خام عناصر مورد نیاز برای تصمیمگیری به شمار آورد، چرا که نمیتوانند عمل لازم را تجویز کنند. دادهها نشانگر ربط، بیربطی و اهمیت خود نیستند، اما بههرحال برای سازمانها و مخصوصاً سازمانهای بزرگ اهمیت زیادی دارند.
۲-۲-۲-۲) مفهـوم اطلاعات: دومین سطح مدیریت دانش را اطلاعات تشکیل میدهد. این سطح، دادههای کمی خلاصه شده را در بر میگیرد که گروه بندی، ذخیره، پالایش و سازماندهی شدهاند تا بتوانند معنیدار شوند. این دادهها هم دانش را نشان نمیدهند. آنها نشانگر آغاز مدیریت اطلاعات هستند، اطلاعاتی که مدیر میتواند بهکارگیرد تا کاری بیش از پردازش مراوده فردی انجام دهد. اطلاعات غالباً تشکیل اعداد و ارقام، کلمات و گزارههای انباشته شده را به خود گرفته و معنایی را ارائه میکند که بزرگتر از آن چیزی است که از دادههای خام مکشوف میگردد. ولی نظریهپردازان و دستاندرکاران دانش همگی بر این باورند که این اطلاعات است و نه دانش (رادینگ، ۱۳۸۳، ۳۹).
۲-۲-۲-۳) مفهـوم دانش: پیچیدگی مفهوم دانش باعث شده است که دیدگاههای مختلفی در خصوص آن شکل بگیرد. رادینگ معقتد است که برای برخی، دانش سازمانی فرزانگی است که نتیجه یادگیری و تجربه است. برای برخی دیگر دانش سازمانی فقط یادگیری، یا فقط تجربه است، برای برخی دیگر دانش سازمانی، اطلاعات یا داده میباشد.
دانش، فراتر از دادهها و اطلاعات است. تراگل ، دانش را اینگونه تعریف نموده است:
دانش ═ اطلاعات در زمینه + درک مسئله
اکثر مردم، بهطور شهودی فکر میکنند که دانش، وسیعتر، عمیقتر و غنیتر از دادهها و اطلاعات است. مردم معمولاً هنگام گفت و گو درباره صاحبان دانش، تصویر کسانی را که ارائه میدهند که در زمینهای خاص دارای اطلاعاتی زیاد، عمیق و قابل اعتماد بوده و اشخاصی هوشمند و تحصیل کردهاند. مردم لفظ دانشمند یا دانشور را برای یادداشت، کتاب راهنما و یا پایگاههای اطلاعاتی به کار نمیبرند حتی اگر این موارد بهوسیله افراد صاحب دانش تدوین شده باشند (داونپورت و پروساک، ۱۳۷۹، ۲۸). داونپورت و پروساک در مقاله ای با عنوان «اصول مدیریت دانش» دانش را اینگونه تعریف کردهاند:
دانش عبارت است از اعتقاد و باوری که منجر به افزایش توان بالقوه پدیدهها برای اقدامات و تصمیمات اثربخش میشود. در این تعریف چند نکته اساسی نهفته است: اول اینکه دانش الزاماً موجب اثربخش شدن اقدامات و تصمیمات نمیشود، و این اثربخشی تابع عوامل مختلفی است. دوم اینکه، در این تعریف، پدیده ممکن است فرد، گروه یا سازمان و حتی جامعه باشد. سوم اینکه، دانش در درون افراد نهفته است و لذا از اطلاعات و داده متمایز میگردد. مطابق این تعریف، دانش به اطلاعاتی گفته میشود که از طریق فرایندهایی مثل ژرف اندیشی و تبادل نظر و یادگیری در ذهن افراد و یا گروهها پردازش شده است لذا با اطلاعات ماده خام ایجاد دانش است که ممکن است در کتابها، گزارشات، فایلهای کامپیوتری و … جای گرفته باشد (Alavi, 2000:115).
فهرست
۲-۲ مدیریت دانش
۲-۲-۱ مقدمه ۴۲
۲-۲-۲ تعاریف مفهوم داده، اطلاعات، دانش ۴۳
۲-۲-۲-۱ مفهوم داده ۴۳
۲-۲-۲-۲ مفهوم اطلاعات ۴۴
۲-۲-۲-۳ مفهوم دانش ۴۴
۲-۲-۳ طبقهبندی انواع دانش ۴۵
۲-۲-۳-۱ دانش از نظر نوناکا ۴۶
۲-۲-۳-۲ دانش از نظر جورنا ۴۶
۲-۲-۳-۳ دانش از نظر ماشلوپ ۴۷
۲-۲-۳-۴ دانش از نظر لیدنر ۴۸
۲-۲-۴ عناصر و ویژگیهای دانش ۴۸
۲-۲-۴-۱ عناصر دانش ۴۹
۲-۲-۴-۲ ویژگیهای دانش ۵۰
۲-۲-۵ دانش آفرینی در سازمان ۵۳
۲-۲-۶ تعریف مفهومی مدیریت دانش ۵۶
۲-۲-۷ منشأ و چگونگی شکلگیری مدیریت دانش ۵۷
۲-۲-۸ اصول مدیریت دانش ۶۱
۲-۲-۹ اهداف مدیریت دانش ۶۳
۲-۲-۱۰ تئوریهای مدیریت دانش ۶۴
۲-۲-۱۰-۱ تئوریهای مدیریت دانش جامع ۶۴
۲-۲-۱۰-۲ تئوریهای مدیریت دانش تیمی ۶۶
۲-۲-۱۰-۳ تئوریهای مدیریت دانش جامعهگرا ۶۷
۲-۲-۱۱ مؤلفههای مدیریت دانش ۶۸
۲-۲-۱۲ مدلهای مدیریت دانش ۶۹
۲-۲-۱۲-۱مدل بویست ۷۱
۲-۲-۱۲-۲ مدل شش بعدی ۷۲
۲-۲-۱۲-۳ مدل نوناکا ۷۳
۲-۲-۱۲-۴ مدل رن جانسون ۷۶
۲-۲-۱۴-۵ مدل استیوهالس ۷۷
۲-۲-۱۳ موانع مدیریت دانش ۷۹
۲-۲-۱۴ تحقیقات انجام شده در ارتباط با مدیریت دانش ۸۲
۲-۲-۱۴-۱ پژوهش گلد ۸۲
۲-۲-۱۴-۲ پژوهش موهرمان ۸۳
۲-۲-۱۴-۳ پژوهش ریگانز و مک اویلی ۸۴
توضیحات بیشتر و دانلود
صدور پیش فاکتور، پرداخت آنلاین و دانلود
قوانین ارسال دیدگاه در سایت