نقاشی دیواری
مواد لازم برای نقاشی سیلیكات یافتن یك روش نقاشی كه هیچگونه نقطه ضعفی نداشته باشد بسیار غریب به نر میرسد این موضوع در مورد نقاشی با تكنیك بی نظیر «سیلیكات »نیز صدق میكندبسیار ضروری است كه كار در این روش روی سطوح هموار وجاذب انجام گیرد تركهایی كه بر اثر جمع شدن سطح بوجود میآیند،
دسته بندی | عمران |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 56 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 132 |
مواد لازم برای نقاشی سیلیكات
یافتن یك روش نقاشی كه هیچگونه نقطه ضعفی نداشته باشد بسیار غریب به نر میرسد. این موضوع در مورد نقاشی با تكنیك بی نظیر «سیلیكات »نیز صدق میكند.بسیار ضروری است كه كار در این روش روی سطوح هموار وجاذب انجام گیرد. تركهایی كه بر اثر جمع شدن سطح بوجود میآیند، همچنین سوراخهای پرشده، به وضوح بعد از اتمام كار در این تكنیك مشاهده میگردند. مسئله مهم این است كه نباید روی سطوحی كه قبلا با آب آهك یا محلولهای رنگی یا رنگ روغن نقاشی شده اند كار كرد. در واقع هیچ ماده حلالی نمیتواند آنطور كه باید و شاید رنگ روغن را از روی سطح بردارد، تاآنكه رنگ «سیلیكات» بتواند بخوبی جذب زمینه گردد.
براساس تجربیاتی كه مولف در این زمینه داشته میتوان ابزار كرد كه : آب آهك و یا رنگهای محلول را میتوان با برسهای سیمی-آنچنانكه دانههای شن لایه بتوانند، ماده سیلیكات را بطور همیشگی درون خود حفظ و نگهداری كنند-برداشت.
تولید كنندگان رنگهای «سیلیكات» مواد مناسب كمكی را برای استفاده در شرایط حاد پیشنهاد میكنند. بعنوان مثال ماده «فیكس كروست» ساخت «لوهوالدورك» وماده«دوموسیلین» ساخت «سیلین فارب ورك» برای جلوگیری از تكه تكه شدن لایه رنگ ویا كار روی سطوح ناهموار و یا لایههای تعمیری عرضه شده اند.
مایع «اچینگ» برای لایه سیمانی خالص وساروج شنی كه اصولا سطوح بسیار جاذبی هستند،مطرح میگردد. استفاده از محلول «هیداكسیدباریم» در صورت استفاده بر روی دیوار، حالت دیوار را بطور مرتب از «سولفات كلسیم» به «سولفات باریم» تغییر میدهد واین امكان را بوجود میآورد كه حتی در موارد اضطراری بتوان روی لایه سنگ گچ نیز كار كرد. اینگونه مواد را میتوان از تولید كنندگان مختلف وتحت عناوین تجاری تهیه كرد. مسئله ای كه بسادگی نمی توان برای آن راه حلی پیشنهاد وعرضه كرد موضوع رطوبت بالارونده زمین است. این مشكل در واقع به نقاش مربوط نمی شود وبرای آن باید به معمار و یا مهندس سازنده بنا مراجعه كرد. در هر حال هنرمندان مایلند كه برای بعضی نقائص فنی مواد یا محصولات یك تولید كننده خاص ویا بعضی تكنیكهای بخصوص را بهانه كار خود قرار دهند. در بخشهای قبل راجع به سه مشخصه اصلی تكنیكهای نقاشی صحبت شد.
هنگامی كه برای یافتن دلایل نقاط ضعف جستجو میشود باید تمامی عوامل را بطور یكسان مورد توجه قرارداد، این مسئله شالم روشهای كاری- مورد اجرا برای تركیب موادرنگی وحلال-زمینه كار ووسائل دیگر نیز میشود.
مسئله دیگری كه در انتها باید به آن اشاره كرد، انواع صمغ تركیبی انتشاری است كه فضاهای كار را امتداد میبخشد و امكانات عملی مناسبی را برای اجرا ایجاد میكند. در ضمن گفته میشود این ماده بعنوان یك تثبیت كننده نیز عمل میكند.
اسگرافیتوی خشك
(توضیح: «اسگرافیتو» نوعی تزئین روی ظروف سفالین و غیره است كه در اثر خراشیدن سطح ظرف ، و رنگ كردن آن ایجاد میشود، مثل بعضی ظروف مربوط به قرن 17 كه در شهر بولونا ساخته میشد.
در ابتدای بحث باید روی این نكته تاكید كرد كه این روش شكل دیگری از تكنیك «اسگرافیتو» سنتی معمول است. به هر حال از آنجایی كه این روش قادر بوداثرات قابل توجه وجذابی را بوجود آورد «اسگرافیتوی» خشك، بتدریج یك روش مورد پسند ومقبولی گشت. تا زمانی كه یك كار با ایمان واعتقاد هنری صحبت میكند و تا وقتی كه یك هنرمند موارد مورد مصرفش را درست وصحیح بكار میبرد، هر روشی- هر چند هر غیرطبیعی و عجیب- میتواند مناسب باشد وبرای اجرا تجویز گردد. خراشیدن یك لایه خشك، البته خارج از این بحث میباشد، اما در هر حال اینكار به آسانی روی یك لایه نازك و یا تا حدی كلفت لایه آب آهك انجام پذیر است.
وسائل مورد استفاده در این روش، تراشندههای قوس دار- ویا با حالتهای دیگر-هستند.
این موضوع قبلا نیزذكر شده است كه برای تزئین یك دیوار با روش «اسگرافیتو» بایستی آنرا به قسمتهایی كه بتوان طی مدت یك روز روی آن كار كرد، تقسیم نمود. اگر چه در مقایسه با «فرسك» مدت زمان بیشتری در این روش در اختیار هنرمند قراردارد. پس برای «اسگرافیتو» میتوان بزرگترین اندازهها را آماده و ملاطگذاری كرد وسپس نقاشی نمود.
بدین ترتیب هنرمند میتوان هر زمان كه مایل است و به هر مدت كه دوست دارد روی دیوارش كار كند. برای انتقال طرح باید «كارتن»(طرح مقدماتی) را سوراخ كرد و روی كاربرد. خطوطی كه بعد از طرح گذاری روی سطح بوجود میآیند وبرای كار لازم هستند را میتوان بعد بوسیله پارچه پاك كرد.
نقاشی برلین به نام «ویلهلم دوهم» كه اكنون در امریكا زندگی میكند، دیوار
های عظیم یك كلیسا را به طریق زیر كار كرد:ابتدا یك لایه اكسید قرمز حاوی دانههای خشن توسط یك بنای ماهر روی دیوار رفت، سپس سطح كار با استفاده از یك ماله كاملا صاف شد این كار باعث گردید كه دانههای خشن موجود در ملاط اثرات ناجوری را در سطح كار بوجود آوردند( یعنی همان حالتی كه گاهی اوقات بر روی دیوارهای نمای خارجی بعضی ساختمانها دیده میشود.)
زمانی كه لایه، خود را آنقدر گرفت كه رنگهایش به سادگی نریختند، مایعآب آهك كمرنگ با استفاده از یك قلم كار كرده به آرامی روی كار رفت، در این حال دقت میشد كه از دویدن رنگ توی خراشهایی كه توسط دانههای خشن بوجود آمده بودند خودداری شود. این سطح ناهموار، یك ظاهر زنده خوشایند به دیوار میداد. در فضاهای بزرگی كه از وسائل خراش دهنده استفاده میشد سطح ناهموار از برداشته شدن كامل آب آهك سطح كار جلوگیری میكرد و این عمل باعث بوجود آمدن یك سطح و بافت خوشایند میگردید.
این مثال میتواند این موضوع را ثابت كند كه یك هنرمند با استفاده از تجربیات كاری و همچنین ابداعات ذهنی میتواند راه و طریق بیان خاص خویش را پیدا و عرضه كند. این روش نه تنها برای اجرای كارهای بزرگ روی دیوارهای عظیم، حتی روی كارهای كوچك وجزئی نیز قابل استفاده میباشد. این نوع كار كه بطور اجمال و گذرا در اینجا مطرح شد بسیار به كار گرافیستها نزدیك است. برای مثال ملاط معمولی یك دیوار میتواند با یك رنگ تیره پلاستیك رنگ آمیزی شود كه این ملاط در عمل میتواند با یك لایه رنگ روشن پوشانده شود.قبل از آنكه لایه رنگ نرم، سفت شود، خطوط لازم و مناسب را میتوان با استفاده از تراشندههای معمولی یا حتی با یك چاقوی جیبی و یا به وسیله قلم خراشنده كارهای «اچینگ» عمل آورد و كاركرد. و در ضمن میتوان فقط به خط بسنده نكرد وسطوح مناسب را از كار كاملا در آورد. بهتر است رنگ زیرین از چندین لایه تشكیل شده باشد تا یك وقت بر حسب اتفاق به لایه اصلی صدمه ای نرسد. روشهای مختلف دیگری را میتوان با استفاده از رنگهای تیره روی رنگهای روشن بوجود آورد. مثلا بافتهای گوناگونی میتوان با استفاده از رنگهای تیره روی رنگهای روشن بوجود آورد. مثلا بافتهای گوناگونی میتوان با استفاده از شانههای فولادی بوجود آورد. برسهای سیمی و سمبادههای خشن و یا تكههای شیشه نیز در این زمینه مناسبند. اما باید توجه كرد كه هنرمند نباید فریفته ووسوسه شود تا برای بدست آوردن اثرات بی ارزش و ساده به كار صدمه زند و به قول معروف بیش از حد لازم افراط نماید.
اسگرافیتوی خشك روی ساروج شنی
این نوع از «اسگرافیتو»ی خشك ، نمونه ای از تطبیق هنر مدرن، با محیط نامانوس بوجود آمده توسط ساختمانهای امروزی است. امروزه نمای بسیاری از ساختمانهای تجاری و یا حتی كلیساها، با همان ساروج شنی كه در آن استفاده شده رها میشود و هیچ گونه لایه پوشاننده دیگری روی آن نمی آید. چنین دیوارهایی اگر بخواهند تزئین شوند، بهترین راه،خراشیدن و كندن همان ساروج شنی است. برای نفوذ وبریدن سطح سخت ساروج از سمبادههای با چرخش سریع استفاده میشود. نقاشی بنام «تئودور ورنر شرودر» این روش را توسعه وبسط داد.او برای كار خود از یك دستگاه با سرعت بالا ساخت كارخانه «بوش» با دوری در حدود 24 هزار دقیقه و با تیغههای قابل تعویض صفحات سمباده استفاده كرد. هر كس با كمی تمرین میتواند از این وسیله كوچك الكتریكی استفاده كند. در صورتیكه لبه چرخنده صفحه با زاویه ای خص با دیوار تماس پیدا كند خطوط نازكی را بوجود میآورد كه در صورت نیاز میتون آنها را پهن و بازتر كرد. خطوط مستقیم مایل وقوس دار را با این روش میتوان بوجود آورد. برای داشتن دقت لازم ضروری است كه صفحه گردنده را هر چند یك بار تیز كرد تا بتوان خطوطی مشخص و دقیق بدست آورد. چرا كه سختی سطح كار استهلاك قابل توجهی ایجاد میكند. باید متذكر شد كه استفاده از «بندپیچهای غلطنده ایمنی» را نمی توان توصیه كرد چرا كه دانههای چسبیده شده در طی عمل تراشیدن از سطح این وسائل كنده میشوند.
عمل انتقال «كارتن » طبق معمول (روش قبلی) بر روی سطح كار انجام میشود. بهترین طرحها برای این روش طرحهای كشیده و خطی هستند. «اسگرافیتو»ی شنی را رنگهای «سیلیكات » میتوان رنگامیزی كرد چرا كه این رنگها با فرآیند شیمیایی خود بخوبی به سطح نفوذ میكنند روش دیگری كه در این زمینه میتوان بكار برد رنگامیزی سطوح با استفاده از رنگهای «سیلیكات » و كندن خطوط از میان آنهاست.
این روش بخصوص برای دیوارهایی كه با آجر سفید شده كار شده اند مناسب است چرا كه نرمی آجر، امكان انجام سریع كار بدون تلاش بیش از حد را میدهد. در صورتی كه طرح بجای سطح شنی به روی لایه سیمان اجرا شود استفاده از آسیابهای ساخت كارخانه «بوش » با حدود وزن 5 پوند(حدود 3 كیلو) به مراتب از نوع ذكر شده اول مناسب تر و راحت تر است. در لایههای نرم تر تزئینی، كندن خطوط، كاملا دقیق نخواهد بود. «اسگرافیتو»ی شنی یكی از متداولترین روشهایی است كه هنرمندان مجبور به انجام و تطبیق خود با آن هستند وتكنیكی است كه طی كار،هنرمند، خود معلم خود خواهد بود.
تكنیكهای فرسك
مقدمه
دریافت فایل
قوانین ارسال دیدگاه در سایت